آن خریدارها هم مصرف کنندهى مفت هستند. سرمایه را مىبلعند، استعدادهاى مرا به بازى مىگیرند، چیزى بر آن نمىافزایند.
هنگامى که یک عمر براى دلم دویدم چه بازدهى دارد؟ هنگامى که یک عمر براى هوسهاى مردم سوختم آنها به من چه مىدهند؟ جز چهار تا بارک اللّه و یک دقیقه کف زدن و چهار دقیقه سکوت.
اگر این خلق، از فرزندم گرفته تا زنم، تا پدرم، تا مادرم و دیگران به من چیزى دادند و برایم لذتى آوردند باید بسنجم که چه چیز از من گرفتهاند. آیا اینها بیش از آنچه دادهاند از من نگرفتهاند؟ مغز من و دل من و عمر من به سوى آنها رفته، سرم شده مستراحشان و دلم شده انبار موجودها و بتخانهشان و عمرم شده چراگاه و جولانگاهشان، که چى؟ خودم هم نمىدانم، فقط اسیر عادتها و هوسها شدهام و از فکرم و سنجشم و ارادهام کارى نکشیدهام.